دشت مشوش

متن مرتبط با «ندانم کجا می کشانی مرا» در سایت دشت مشوش نوشته شده است

بر ساز ِ عشق نغمه ی ناکوک می‌زنی

  • برساز عشق نغمه ی ناکوک میزنیای یاž, ...ادامه مطلب

  • ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید

  • من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را برای تو می‌نویسم: در عصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن،وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو! کلبه‌ی غریبی‌ام را پیدا کن، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام، در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است، پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام.........., ...ادامه مطلب

  • چه کیفی می دهد عاشقِ تو بودن

  • چه کیفی می دهددوست داشتنِ تووقتی ندانی و دوستت بدارموقتی ندانی و تماشایت کنمچه کیفی می دهد دوست داشتنِ تووقتی هر روز تمام راه رابه شوق دیدن روی ماهت قدم بزنم چه کیفی می دهدوقتی یک روز بی هوا از راه برسیبه چشم های همیشه عاشقم خیره شوی بگویی گاهی نگاهبهتر از هزاران دوستت دارم این زمانه استگاهی چشم هاچیزهایی را به ما می فهمانندکه زبان از گفتنشان عاجز استگاهی دلت می خواهد بگوییاما شرم میکنی از گفتنش چه کیفی می دهد عاشقِ تو بودن وقتی اینگونهدوست داشتن را به من آموختی"حاتمه ابراهیم زاده" (0 لایک) , ...ادامه مطلب

  • من به خدایی دل سپرده ام که در پوستِ تو زندگی می کند !

  • مهم نیست دریا سَرِ خورشید را زیرِ آب کند مهم نیست آسمان ماه را سر به نیست کند و ستارگان را بتارانَد  من به خدایی دل سپرده ام که در پوستِ تو زندگی می کند ! شبها که بادها در روح من تنوره می کشند در بندرِ شانه هایت لنگر می اندازم و سر بر سخت ترین صخره می گذارم تا آنگاه که سوسوی آن دو فانوس خاموش شود و در سکوت، آغوش ِ تو چون کِشتیِ سرنگونی در مِه فرو رَوَد ! "یدالله_گودرزی" (3 لایک) , ...ادامه مطلب

  • مرزهای شرقی دلم کجاست ؟

  • در میان آفتاب و دلمرز مشترک کجاست ؟چشم های منمیزبان نقشه هاست:نقشه ها و مرز های روبه رومرز های درد ، آرزومرزهای مبهم خیالمرز های ممکن و محال نقشه های فاصله ، مرزهای خاکی و غریببین آفتاب و دل کشیده اندمرزهای شرقی دلم کجاست ؟چشم های منمیزبان نقشه هاستکوه هاروی نقشه سر به اوج می زنندرود هاروی نقشه موج می زنندمرزهای بین آفتاب و دلناگهان خراب می شوند "قیصر امین پور" (0 لایک) , ...ادامه مطلب

  • تو با کدام زبان صدایم می زنی

  • object style="border: 3px solid " height="46" width="147" classid="clsid:6BF52A52-394A-11D3-B153-00C04F79FAA6"> بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1396 تو با کدام زبان صدایم می زنی تو با کدام زبان صدا,صدایم ...ادامه مطلب

  • ما اگر کارى براى دلِ مان میکردیم وضعِ مان این نبود

  • بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1396 ما اگر کارى براى دلِ مان میکردیم وضعِ مان این نبود مشکل اینجاست که ما نه براى خودمان بلکه براى آدمهاى اطرافمان زندگى میکنیم!؛ لباسى میپوشیم که مردم خوششان بیاد…عطرى میزنیم که مردم لذت ببرند…رشته اى درس میخوانیم که کلاس داشته باشد…با کسى ازدواج میکنیم که دهانِ مردم را ب,میکردیم ...ادامه مطلب

  • امید

  • یک شب از دست کسی باده ای خواهم خورد که مرا با خود تا آن سوی اسرار جهان خواهد برد با من از هست به بود با من از نور به تاریکی از شعله به دود با من از آوا تا خاموشی دورتر شاید تا عمق فراموشی راه خواهد پیمود کی از آن سرمستی خواهم رست ؟ کی به همراهان خواهم پیوست ؟ من امیدی را در خود بارور ساخته ام تار و پودش را با عشق تو پرداخته ام مثل تابیدن مهری در دل مثل جوشیدن شعری از جان مثل بالیدن عطری در گل جری, ...ادامه مطلب

  • با من، ما می شوی؟

  • شبیهِ ساحل، آغوش باز کن، تا خیالِ دریا بودن کنم! خدایم باش تا با شعر عبادت ‌شوی! مجنون بخوان مرا تا قاب بگیرم صدایت را‌! حالا دیگر از سینه ی دیوار هم نجوایِ دوستت دارم ‌می آید! بیشتر دیوانگی کنم... با من، ما می شوی؟   "حامد نیازی" ,شوی؟ ...ادامه مطلب

  • ای هوای تو پُر از گرمیِ شهریورِ من !

  • ای هوای تو پُر از گرمیِ شهریورِ من !شانه ی برفیِ تو داغتر از آذرِ منتا به خلوتگه خورشیدیِ تو سربکشدپیچکِ پای تو شد ساقه ی نیلوفرِ مندم به دم شعله دمیدی تو و روشن کردیآتشی را که نفس می کشد از بستر منسایه ی دست تو در بارشِ تنهایی ها مثل یک تکـّه ی ابراست به روی سر منمهر و آبان و دی و بهمن و اسفند توییهمه ی سال شدی فصلِ بهارآورِ منقصدِ میلادِ من اندیشه ی دید,هوای,گرمیِ,شهریورِ ...ادامه مطلب

  • می خواهم با کسی بروم که من دوستش می دارم

  • می خواهم با کسی بروم که  من دوستش می دارم نمی خواهم هزینه ی این همراه شدن را  حساب و کتاب کنم یا اینکه به خوبی و بدی اش فکر کنم حتی نمی خواهم بدانم دوستم دارد یا نه فقط می خواهم با آن کسی بروم که دوستش دارم برتولت برشت , ...ادامه مطلب

  • تو همراه من خواهی بود

  • اگر که نتوانتم تو را تا ابد ببینم بدان که همواره تو همراه من خواهی بود از درون و از برون  همراه من خواهی بود بر نوک انگشتانم بر تیغه های ذهنم و در میانه ها در میانه های آنچه که هستم از آنچه که از من باقی خواهد ماند "چارلز بوکوفسکی" , ...ادامه مطلب

  • تو را باید کمی بیشتر دوست داشت

  • تو را باید کمی بیشتر دوست داشت کمی بیشتر از یک همراه کمی بیشتر از یک همسفر کمی بیشتر از یک آشنای ناشناس! تو را باید... اندازه تمام دلشوره هایت اندازه اعتماد کردنت تو را باید با تمام حرف هایی که در چشمانت موج میزند با تمام رازهایی که در سینه داری دوست داشت تو را باید همانند یک هوای ابری یک شب ب, ...ادامه مطلب

  • دلگرمی

  • با مردن هر آرزو تن من زخمی نو برداشت که با بوسه ی تو التیام پذیرفت اینک  آن خسته ی نا امیدم که به سوی سردی و خاموشی می روم یا آن زنده ی امیدوار که از بوسه های معشوق دلگرم است "بیژن جلالی" , ...ادامه مطلب

  • ناصح برو شرمی بدار(ملا محسن فیض کاشانی)

  • با عشق کی گنجد قرار ناصح برو شرمی بداربا پند عاشق را چکار ناصح برو شرمی بدارمن حرف او را طی کنم من ترک نقل و می کنماین کارها من کی کنم ناصح برو شرمی بدارای عاقلان بهر خدا جان من و جان شمامن از کجا عقل از کجا ناصح برو شرمی بدارجائی که او گر می‌کند صد لطف و صد نرم, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها