عاشقم من عطش جان تو را می خواهم
بوسه از آن لب و دندان تو را می خواهم
به چه دردم بخورد ماه که در بالا هست
من فقط صورت تابان تو را می خواهم
تو بگیر از دل من حال پریشانی من
در عوض موی پریشان تو را می خواهم
باده یا درد به مستی نرساند ما را
من فقط آن لب مستان تو را می خواهم
جانم آماده قربانی اندر ره توست
چشمک ناز تو، فرمان تو را می خواهم
جان من یخ زده از درد و غم تنهایی
جان به قربان تو دستان تو را می خواهم.
"ناشناس"
دشت مشوش...
ما را در سایت دشت مشوش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4dashtemoshavvashd بازدید : 145 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1396 ساعت: 9:42